ناسپاسی اکثریت (قرآن)اکثریت انسانها در برابر خداوند ناسپاس هستند. ۱ - اکثریت ناسپاس... ان الله لذوفضل علی الناس ولـکن اکثر الناس لایشکرون.(آیا ندیدی جمعیتی را که از ترس مرگ، از خانههای خود فرار کردند؟ و آنان، هزارها نفر بودند (که به بهانه بیماری طاعون، از شرکت در میدان جهاد خودداری نمودند). خداوند به آنها گفت: بمیرید! (و به همان بیماری، که آن را بهانه قرار داده بودند، مردند.) سپس خدا آنها را زنده کرد؛ (و ماجرای زندگی آنها را درس عبرتی برای آیندگان قرار داد.) خداوند نسبت به بندگان خود احسان میکند؛ ولی بیشتر مردم، شکر (او را) بجا نمیآورند.) ثم لاتینهم من بین ایدیهم... ولاتجد اکثرهم شـکرین.(سپس از پیش رو و از پشت سر، و از طرف راست و از طرف چپ آنها، به سراغشان میروم؛ و بیشتر آنها را شکرگزار نخواهی یافت!») .. ان الله لذو فضل علی الناس ولـکن اکثرهم لایشکرون.(آنها که بر خدا افترا میبندند، درباره (مجازات) روز رستاخیز، چه میاندیشند؟! خداوند نسبت به همه مردم فضل (و بخشش) دارد، امّا اکثر آنها سپاسگزاری نمیکنند!) .. ذلک من فضل الله علینا وعلی الناس ولـکن اکثر الناس لایشکرون.(من از آیین پدرانم ابراهیم و اسحاق و یعقوب پیروی کردم! برای ما شایسته نبود چیزی را همتای خدا قرار دهیم؛ این از فضل خدا بر ما و بر مردم است؛ ولی بیشتر مردم شکرگزاری نمیکنند!) ولقد صرفنا للناس فی هـذا القرءان من کل مثل فابی اکثر الناس الا کفورا.(ما در این قرآن، برای مردم از هر چیز نمونهای آوردیم (و همه معارف در آن جمع است)؛ اما بیشتر مردم (در برابر آن، از هر کاری) جز انکار، ابا داشتند!) ۲ - نعمتهای فراوانوهو الذی انشا لکم السمع والابصـر والافـدة قلیلا ما تشکرون.(و او کسی است که برای شما گوش و چشم و قلب (عقل) ایجاد کرد؛ امّا کمتر شکر او را بجا میآورید) ولقد صرفنـه بینهم لیذکروا فابی اکثر الناس الا کفورا. وان ربک لذو فضل علی الناس ولـکن اکثرهم لایشکرون.. .. اعملوا ءال داود شکرا وقلیل من عبادی الشکور.(آنها هر چه سلیمان میخواست برایش درست میکردند: معبدها، تمثالها، ظروف بزرگ غذا همانند حوضها، و دیگهای ثابت (که از بزرگی قابل حمل و نقل نبود؛ و به آنان گفتیم:) ای آل داوود! شکر (این همه نعمت را) بجا آورید؛ ولی عده کمی از بندگان من شکرگزارند!) .. ان الله لذو فضل علی الناس ولـکن اکثر الناس لایشکرون.( خداوند کسی است که شب را برای شما آفرید تا در آن بیاسایید، و روز را روشنیبخش قرار داد؛ خداوند نسبت به مردم صاحب فضل و کرم است؛ ولی بیشتر مردم شکرگزاری نمیکنند!) قل هو الذی انشاکم وجعل لکم السمع والابصـر والافـدة قلیلا ما تشکرون.(بگو: «او کسی است که شما را آفرید و برای شما گوش و چشم و قلب قرار داد؛ امّا کمتر سپاسگزاری میکنید!») ۳ - سرزنش ناسپاساناکثریت ناسپاس، مورد سرزنش خداوند هستند. ... ان الله لذو فضل علی الناس ولـکن اکثر الناس لایشکرون. .. ان الله لذو فضل علی الناس ولـکن اکثرهم لایشکرون. واتبعت ملة ءابآءی ابرهیم واسحـق ویعقوب ما کان لنآ ان نشرک بالله من شیء ذلک من فضل الله علینا وعلی الناس ولـکن اکثر الناس لایشکرون.(من از آیین پدرانم ابراهیم و اسحاق و یعقوب پیروی کردم! برای ما شایسته نبود چیزی را همتای خدا قرار دهیم؛ این از فضل خدا بر ما و بر مردم است؛ ولی بیشتر مردم شکرگزاری نمیکنند!) ولقد صرفنا للناس فی هـذا القرءان من کل مثل فابی اکثر الناس الا کفورا. وان ربک لذو فضل علی الناس ولـکن اکثرهم لایشکرون.(مسلّماً پروردگار تو نسبت به مردم، فضل (و رحمت) دارد؛ ولی بیشترشان شکرگزار نیستند!) .. ان الله لذو فضل علی الناس ولـکن اکثر الناس لایشکرون. ۴ - ناسپاسی در برابر قرآنبیش تر انسانها در برابر نعمت قرآن ناسپاس هستند. ولقد صرفنا للناس فی هـذا القرءان من کل مثل فابی اکثر الناس الا کفورا.(ما در این قرآن، برای مردم از هر چیز نمونهای آوردیم (و همه معارف در آن جمع است)؛ اما بیشتر مردم (در برابر آن، از هر کاری) جز انکار، ابا داشتند!) ۵ - پانویس
۶ - منبعمرکز فرهنگ و معارف قرآن، فرهنگ قرآن، ج۴، ص۱۸۸، برگرفته از مقاله «ناسپاسی اکثریت». |